سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين