از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين