گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
فیض بزم حق، همیشه حاضر و آماده نیست
ره به این محفل ندارد، هر که مست باده نیست
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
دیدم به خواب آن آشنا دارد میآید
دیدم كه بر دردم دوا، دارد میآید