شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند