برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود