ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود