بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود