شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم