بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم