وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتۀ ربَّ جلیل
گه احرام، روز عید قربان
سخن میگفت با خود کعبه، زینسان
هرکه با پاکدلان، صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار، صفایی دارد
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
پیرمردی، مفلس و برگشتهبخت
روزگاری داشت ناهموار و سخت
ای که عمریست راه پیمایی
به سوی دیده هم ز دل راهیست
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد