اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
عمری به فکر مردمان شهر بودی
اما کسی حالا به فکر مادرت نیست
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانهمسلک بودن خود را
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی