ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد