ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم