چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین
کاری نکردهایم برای تو یاحسین
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟