فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود