تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
کسی که دیگر خود خدا هم، نیافریند مثال او را
چو من حقیری کجا تواند، بیان نماید خصال او را