اراده کن که جهانی به شوق راه بیفتد
به سینۀ همه، آن شور دلبخواه بیفتد
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاکباز و امتحان پسداده میخواهد
یکباره میان راه پایش لرزید
مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند