شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

لشکری آماده

شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده می‌خواهد
حریفی پاک‌باز و امتحان پس‌داده می‌خواهد

مسافر را پیاده، داغ‌دیده، صاحب دردی،
ورای درد‌های پیش پا افتاده می‌خواهد

سفر، موکب به موکب، کوله‌پشتی، چای، خرما، اشک
یقین کن میزبانت اربعین را ساده می‌خواهد

دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا
دلی سرمست جان دادن، سری دلداده‌ می‌خواهد

مسلمان و مسیحی را به حُرّیت فراخوانده
جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده می‌خواهد..

هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟
مگر این جاده غیر از شوق فوق‌العاده می‌خواهد؟

حسین‌بن‌علی تنهاست ای یاران به پا خیزید
که اینک وارث او لشکری آماده می‌خواهد..