هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
این بار، بار حج خود را مختصر برداشت
آن قدر که گویا فقط بال سفر برداشت
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
«با هر قدم سمت حرم لبیک یا زینب
در عشق سر میآورم لبیک یا زینب...»