میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
دوباره سرخه تموم دفترم
داره خون از چشای قلم میاد
شکوه تاج ایمان بر سر ماست
شجاعت قطرهای از باور ماست
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز