با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما