از لحظههای آخرت چیزی نمیگویم
از پیکرت از پیکرت چیزی نمیگویم
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلمها تیغۀ شمشیر خواهد شد
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را