برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما