شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است