صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان