هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
دست در دستِ باد میریزد
به روی شانه گیسوان سپید
با ذکر حسین بن علی غوغا شد
درهای حرم با صلواتی وا شد
کی میرود آن بهار خونین از یاد
سروی که برافراشته بیرق در باد
غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ
پر بود تمام معرکه از نیرنگ
آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود
با اشک سوی نعم الامیر آمده بود
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
باران ندارد ابرهای آسمانش
باران نه اما چشمهای مهربانش...
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است