الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...