فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین