در عصر نقابهای رنگی
در دورۀ خندههای بیرنگ
پشت سر مسافر ما گریه میکند
شهری که بر رسول خدا گریه میکند
ما خواندهایم قصۀ مردان ایل را
نامآورانِ شیردلِ بیبدیل را
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را