ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
آتشفشان زخم منم، داغ دیدهام
خاکسترم، بهار به آتش کشیدهام
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو