گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود