باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت