اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند
اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
ناگاه آمدی و صدایی شنیده شد
در صور عشق، سورۀ انسان دمیده شد
اینجا فروغ عشق و صفا موج میزند
نور خدا به صحن و سرا، موج میزند
بلبل چو یاد میکند از آشیانهاش
خون میچکد ز زمزمۀ عاشقانهاش