از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد