سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
او خستهترین پرندهها را
در گرمی ظهر سایه میداد
بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد