سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست، مالک اشتر نمانده است
ای از شعاع نور تو تابنده آفتاب
باشد ز روی ماه تو شرمنده آفتاب
مردم دهند نسبت رویت بر آفتاب
اما ز بخت خود نکند باور آفتاب
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست