چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
نفسی به خون جگر زدم، که لبی به مرثیه وا کنم
به ضریحِ گمشده سر نهم، شبِ خویش وقف دعا کنم