ای نبیطلعت، ای علیمرآت
وی حسنخصلت، ای حسینصفات
قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
هر دل که سوز عشق تکانش نمیدهد
حق در حریم قرب، مکانش نمیدهد
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
هفتاد و دو آیه تابناک افتادهست
هفتاد و دو لاله سینهچاک افتادهست
الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سِیْر و شتاب از تو گرفت
بگو که یکشبه مردی شدی برای خودت
و ایستادهای امروز روی پای خودت
در دشت بلا که خاک از خون تَر بود
یک باغ پر از شکوفهٔ پرپر بود
ای ماه من که چشم و چراغ نبوتی
ریحانهٔ بهشتی باغ نبوتی