باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
با گام تو راه عشق، آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر