پیشانیات
از میان دیوار میدرخشد
به گونۀ ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکّهتاز جادههای انتظار ما چه شد
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم