باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود