با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادری و هم یار پدر
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم