ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند