غم از دیار غمزده عزم سفر نداشت
شد آسمان یتیم که دیگر قمر نداشت
کشتی باورمان نوح ندارد بیتو
زندگی نیز دگر روح ندارد بیتو
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
یک روز به هیأت سحر میآید
با سوز دل و دیدهٔ تر میآید
آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بیامام شد
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی