میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی