رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
آهنگ سفر کرد به فرمان حسین
در کوچۀ کوفه شد غزلخوان حسین
سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها
دلتنگی همیشۀ بابا علی علی!
سردارِ لشکر من تنها علی علی!
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
برخیز و کفن بپوش سر تا پا را
تا گریه کنند آن قد و بالا را