ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
میوزد در کربلا عطر حضور از قتلگاه
میکند انگار خورشیدی ظهور از قتلگاه
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود جلوهزارمان
هم تو هستی مقابل چشمم
هم غمت کرده دل به دل منزل
دلی که الفت دیرینه با بلا دارد
همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد