از زمین تا آسمان آه است میدانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است میدانی چرا؟
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعلۀ آه تو آفرید
همچنان ما همه از رسم تو خط میگیریم
رفتهای باز مدد از تو فقط میگیریم
گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود
چشم وا کن اُحُد آیینهٔ عبرت شده است
دشمن باخته بر جنگ مسلط شده است