هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم