پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم
سراپا حیرتم! از خویش میپرسم چرا بستم؟
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست